خودآگاهی

خودآگاهی

براي اين كه بتوانيم زندگي خوب و موفقي داشته باشيم بايد مهارت ها و توانايي هاي مختلفي داشته باشيم. براي مثال بايد بتوانيم استعدادها و نقاط قوت خود را به خوبي بشناسیم و آن ها را پرورش بدهيم، بايد بتوانيم با ديگران ارتباط برقرار كرده و روابط خوب و صميمانه اي با آن ها داشته باشيم، بايد بتوانيم احساسات، آرزوها و خواسته هاي خود را بيان كنيم، مسائلي را كه در زندگي با آن ها مواجه مي شويم، حل كنيم، خوب تصميم گيري كنيم و براي زندگي خود تصميم هاي درستي بگيريم و بتوانيم وقتي دچار هيجان هايي مثل ترس، خشم، خجالت و يا غمگيني شديم، با آن ها كنار بيائيم و آن ها را به شكل درست ابراز كنيم كه به ما و ديگران صدمه نزنند. همه اين ها، مهارت هاي لازم براي يك زندگي موفق را تشكيل مي دهند. به عبارت ديگر"مهارت هاي زندگي"عبارتند از توانايي رفتار سازگارانه و مثبت كه افراد را قادر مي سازد تا به طور موثر با نيازها و چالش هاي روزمره برخورد نمايند". مهارت خودآگاهی"یکی از اصلی ترین مهارت های زندگی است که به آن احتیاج داریم.
مهارت خودآگاهي چيست؟
"من كيستم"
انسان همواره در جستجوي پاسخ به اين پرسش است. براي يافتن پاسخ از كجا و چگونه شروع مي كنيد؟ بيشتر اطلاعاتي كه در فعاليت هاي روزانه استفاده مي كنيم، مربوط به خود است. اين اطلاعات از تجربه هاي خاص زندگي ناشي مي شوند. براي مثال"هنگام تنهايي احساس ناراحتي مي كنم"؛"وقتي كه در جمع خانوادگي هستم احساس آسايش و آرامش بيشتري مي كنم". خودآگاهي به اين معني است كه هر يك از ما چگونه به خود نگاه مي كنيم و براساس نگاهي كه به خود داريم، چه احساسي پيدا مي كنيم.
شما چه ميزان خود را مي شناسيد؟ ارزش ها و شايستگي هاي شما كدامند؟ از وجود خود خرسند هستيد؟ ديگران شما را چگونه ارزيابي مي كنند؟ آيا نظر ديگران براي شما اهميت دارد؟ زندگي را چگونه تعريف مي كنيد؟ چه ميزان با سختي هاي زندگي سازش مي كنيد؟
هركسي براي جواب دادن به اين گونه سوالات نياز به داشتن آگاهي و دانش از خود دارد.
به عبارت ديگر خودآگاهي، توانايي شناخت و آگاهي از خصوصيات، نقاط ضعف و قوت، خواسته ها، ترس و بيزاري ها است. خودآگاهي يعني آگاهي يافتن و شناخت اجزاي وجود خود؛ شناخت اجزايي همچون خصوصيات ظاهري، احساسات، افكار و باورها، ارزش ها، اهداف، گفتگوهاي دروني و نقاط قوت و ضعف خود. به عبارت ساده تر اطلاع از اينكه: شما از نظر ظاهري چه ويژگي هايي داريد؛ از نظر عاطفي در چه شرايطي هستيد؛ آيا معمولاً گوشه گير و منزوي هستيد يا شلوغ و پر سر و صدا؛ چگونه به دنيا نگاه مي كنيد؛ چه افكار و باورهايي بر ذهن شما حاكم است و چه نگرشي نسبت به خود و دنياي اطراف تان داريد؛ ارزش هاي شما در زندگي كدامند؛ چه اهدافي را در زندگي دنبال مي كنيد؛ چه نقاط قوت و ضعف و يا چه ويژگي هاي مثبت و يا منفي داريد.
برای آگاهی از روش های دستیابی به پاسخ این سوالات به سطح سوم مقاله رجوع کنید...

يكي از مهمترين عواملي كه به ما كمك مي كند زندگي خوب و موفقي داشته باشيم، اين است كه خود را بشناسيم، احساس خوبي در مورد خودمان داشته باشيم و از كسي كه هستيم، شاد و راضي باشيم.

ويژگي هاي افراد خودآگاه
1. نقاط مثبت و توانايي و استعدادهاي خود را مي شناسند و به آنها افتخار مي كنند.
2. نقاط منفي و نقاط ضعف خود را مي شناسند، مي پذيرند و در جهت اصلاح آنها تلاش مي كنند.
3. موفقيتها و شكستهاي خود را مي شناسند، به موفقيتهايشان افتخار مي كنند و از شكست هايشان درس مي-گيرند.
4. به خود و ديگران احترام مي گذارند.
5. براي رسيدن به اهداف خود تلاش مي كنند.
6. مسئوليت اعمال و رفتار خود را مي پذيرند.
مهارت هاي خودآگاهي شامل موارد زير است:
• مهارت هاي خود ارزيابي
• شناسايي نقاط قوت و ضعف خود
• مهارت هاي تفكر مثبت
• مهارت هاي ايجاد خودانگاره و تصوير تن مثبت
فوايد خودآگاهي
خودآگاهي به ما كمك مي كند:
• احساسات خود را شناسايي كنيم، از آنها آگاه شده و اين احساسات را كنترل كنيم.
• از نقاط ضعف و نقاط قوت خودآگاه شويم و با تكيه بر نقاط قوت، نقاط ضعف خود را كاهش دهيم.
• از نيازهاي خود، آگاه شويم و از مسيرهاي سالم به رفع نيازهاي خود بپردازيم. با شناخت نيازهای خود مي توانيم راه و روش بهتري براي مقابله با نيازهاي خود بيابيم.
• اهداف واقع بينانه اي براي زندگي خود تعيين كنيم. به اين ترتيب از دنبال كردن اهداف بسيار ايده آل، تخيلي و كمال گرايانه دوري می گزينيم.
• بتوانيم از ملاك هاي ارزشمندي آگاه شده و ارزش خود را در زندگي بيابيم. به اين ترتيب، از دنبال كردن ارزش هاي كاذب خودداري نموده و با رضايت و آرامش بيشتري زندگي كنيم.
• فرآيند هويت يابي خود را به طور سالمي به انجام برسانيم. دستيابي و كسب يك هويت سالم باعث مي شود زندگي بزرگسالي بر پايه هاي محكم و قوي بنا شود.
شکل گیری خودآگاهی
همه چیز با آگاهی و شناخت شروع می شود. آن وقت می فهمید چرا این احساس را دارید؟ الآن چه فکری در ذهنتان می گذرد؟ و... . این آگاهی فرصت تغییر مواردی را که برایتان ناخوشایند است، در اختیارتان می گذارد.
در كسب اين مهارت توجه به نكات زير حائز اهميت است:
در فرآيند شناخت خود بيش از آنچه كه واقعاً هست، در مورد خود فكر نكنيد؛ به عبارت ديگر از نگرش كمال-گرا و آرماني نسبت به خود اجتناب كرده و در مقابل، يك ديدگاه ميانه رو درباره توانمندي هايتان اتخاذ نمائيد. از سوي ديگر ضعف هاي خود را بزرگ نكنيد و خودتان را دست كم نگيريد؛ همچنين سعي نكنيد با ارائه دلايل مختلف آن ها را طبيعي و منطقي جلوه دهيد. در واقع براي رسيدن به خودآگاهي و شناخت خود واقعي مان، به يك ديدگاه واقع گرايانه هم در مورد توانمندي ها و هم در مورد ضعف هايمان نياز داريم.
اين كه ما خود را چگونه مي بينيم، مي تواند ناشي از بازخوردهايي باشد كه از ديگران و اطرافيانمان راجع به خصوصيات خود دريافت مي كنيم. توجه به ديدگاه ديگران نسبت به ما مي تواند كمك كننده باشد، اما هيچ گاه نبايد مبناي شناخت خود را صرفاً بر پايه ي آنچه كه از ديگران مي گيريم، قرار داده و نظر آن ها را بي كم و كاست در مورد خودمان بپذيريم. به راستي چه كسي شما را بيش از خودتان مي شناسد؟ ديگران عواطف شما را احساس نمي كنند، آن ها با مشكلات شما روبرو نيستند و نمي توانند مثل شما فكر كنند. بنابراين بهترين فردي كه مي تواند طي فرآيند خودآگاهي به شما كمك كند، خود شما هستيد.
اما ديدگاه ديگري نيز وجود دارد كه معتقد است ريشه ي خودآگاهي در ارتباط با ديگران شكل مي گيرد، يعني نمي توان نقش ديگران را در اين ميان به كلي ناديده گرفت. اين موضوع از دوران كودكي آغاز مي شود. مقايسه اي كه كودك ميان خود و ديگران انجام مي دهد و همچنين بازخوردهايي كه از والدين دريافت مي كند، منشأ خودآگاهي محسوب مي شود. والدين هر فردي اين فرصت را دارند كه حداقل در يك چهارم از طول عمر، شما را مشاهده كنند و بيش از هر شخص ديگري نسبت به خصوصیات شما بينش و آگاهي كسب كنند، بنابراين هر چند لزومي ندارد كه بي چون و چرا ديدگاه آن ها را نسبت به خودتان بپذيريد، اما حداقل آن ها را شنيده و روي آن ها فكر كنيد.
مؤلفه هاي مهارت خودآگاهي
عناصر بنيادي براي كسب مهارت خودآگاهي عبارتند از:
1) آگاهي از ويژگي هاي جسماني و بدني
داشتن تصويري واقع بينانه از خود، يكي از عوامل موثر در شناخت خود است.
بدين منظور مي توانيد در مقابل آينه اي تمام قد بايستيد و ويژگي هاي ظاهري تان را بار ديگر از نظر بگذرانيد. همه ما داراي ويژگي هاي ظاهري مثبت و منفي در كنار هم هستيم. با شناسايي آن دسته از ويژگي هاي منفي در ظاهرتان كه قابل تغييرند، سعي كنيد براي بهبود آن ها تلاش كنيد تا به احساس رضايت بيشتري نسبت به خود دست يابيد. همچنين شما مي توانيد با پيدا كردن ويژگي هاي مثبت ظاهرتان، احساس رضايت بيشتري نسبت به خود پيدا كرده و بهتر با آن دسته از ويژگي هاي ظاهري تان كه برايتان ناخوشايند و غيرقابل تغييرند، كنار بيائيد.
2) آگاهي از نقاط قوت خود
همه افراد از برخي ويژگي هاي مثبت و نقاط قوت برخوردارند. شايد شما هم بسياري از آن ها را در خود سراغ داشته باشيد، در عين حال ممكن است از برخي نقاط قوت در خودتان غافل باشيد. نقاط قوت افراد عبارتند از خصوصيات و ويژگي هاي مثبت، استعدادها و توانايي ها، مهارت ها و توانمندي ها، و پيشرفت ها و موفقيت ها، شناسايي اين نقاط قوت به شما كمك مي كند تا اعتماد به نفس و خودباوري بيشتري پيدا كرده و استعدادهاي بالقوه تان را شكوفا كنيد.
3) آگاهي از نقاط ضعف خود
علاوه بر شناخت نقاط قوت، آگاهي از نقاط ضعف نيز براي شناخت هر چه بيشتر خود لازم و ضروري است. برخي افراد نقاط ضعف خود را انكار مي كنند چون توانايي روبرو شدن با آن ها را ندارند، برخي نيز نقاط ضعفشان را به قدري بزرگ مي كنند كه خود را فردي ضعيف و سرشار از ويژگي هاي منفي مي پندارند. هر دو گروه مذكور قادر به شناخت واقعي خود نخواهند بود و از رسيدن به خودآگاهي ناتوانند. كمي فكر كنيد و ببينيد آيا كسي را سراغ داريد كه هيچ گونه نقطه ضعفي نداشته باشد؟ به نظر شما اگر كسي خود را دوست نداشته باشد و هميشه آرزو كند اي كاش جاي كس ديگري بود، مي تواند زندگي شاد و موفقي داشته باشد؟ واقعيت آن است كه توانايي همه انسان ها محدود است و همه ما ممكن است نقاط ضعفي داشته باشيم. وقتي نقاط ضعف خود را شناخته و آنها را بپذيريم، مي توانيم در جهت اصلاح آن ها گام برداريم. در واقع آگاهي از نقاط ضعف خود و پذيرش آن ها و رسيدن به اين باور كه هر فردي ممكن است اشتباه كند و از اشتباهات خود درس بگيرد، شرط كاملاً ضروري براي پيشرفت و رسيدن به خودآگاهي است. سعي كنيد خودتان را با وجود داشتن نقاط ضعف تان پذيرفته و دوست بداريد. در آن صورت است كه اعتماد به نفس خوبي خواهيد داشت و مي توانيد در مسير پيشرفت قدم برداريد.
4) آگاهي از افكار خود
تاكنون به اين موضوع فكر كرده ايد كه رفتاري كه از شما صادر مي شود، از كجا مي آيد؟ چه چيز باعث مي شود كه در اوقات گوناگون، احساسات مختلفي داشته باشيد؟ بله، آنچه كه احساس و رفتار ما را شكل مي دهد، افكار و گفتگوهاي دروني ما است. ما براساس آنچه كه فكر مي كنيم، دست به عمل مي زنيم. البته بين اين عناصر يك رابطه خطي به شكل زير وجود ندارد:
افكار احساسات رفتار
بلكه اين ارتباط به صورت تعاملي بوده و هر يك بر ديگري تأثير مي گذارد:
افكار احساسات رفتار
نگارش یافته توسط دکتر ندا علی بیگی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر