افزایش سن ازدواج


افزایش سن ازدواج


«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موّده و رحمة انّ فی ذالک لایاتٍ لقومٍ یتفکّرون / و از یکی از آیات لطف الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در بر او آرامش یافته و با هم انس گیرید

افزایش سن ازدواج

«و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موّده و رحمة انّ فی ذالک لایاتٍ لقومٍ یتفکّرون / و از یکی از آیات لطف الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در بر او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود همانا در این نیز برای مردم با خرد ادله ی علم و حکمت حق آشکار است»( سوره ی روم/ آیه ی 21)

ازدواج راهی است که از طریق آن نیازهای عاطفی و غرایز جنسی افراد به صورت مشروع ارضاء و برآورده می گردد. از طریق انجام ازدواج های شایسته، نسل فردا به دنیا می آید و با ارزش ها و اخلاقیات و آداب و رسوم جامعه آشنا می گردد. میراث فرهنگی جامعه را تحویل گرفته و به خوبی به نسل بعد از خود می سپارد. با شکل گیری خانواده های جدید همواره نسلی نو شکفته و پویا قدم به عرصه ی حیات نهاده و طراوت جامعه را تضمین می نماید و با پذیرش مسئولیت های فردی و اجتماعی در طریق خلیفه الله شدن گام می نهند.

ازدواج از نقطه نظر اخلاقی، علمی و اجتماعی می تواند موثر واقع شود و تقریباً همه ی ادیان دینی با دیده ی احترام و تحسین به آن نگریسته و دارای فواید فردی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و .. می باشد. ازدواج یک پدیده ی عمومی و اجتماعی است که همزاد بشر عمر دارد. بنابر تعریف های موجود جامعه شناسی، هر جامعه ای دارای سازمانی است که تشکیل زندگی زوجین را تنظیم می کند که آن را ازدواج می نامند. البته ازدواج در همه جا الزاماً معنای یکسانی ندارد اما همه ی آن ها با هدف تشکیل خانواده و نیز تولید مثل صورت می گیرد. بنابر ارزش ها و اعتقادات اسلامی نیز ازدواج پیروی از سنت حسنه ی پیامبر و عمل به دستورات اسلامی است. این اقدام از سوی همه ی افراد بشر باید صورت پذیرفته تا جامعه ی بشری طبق روال معمول و صحیح خود ادامه ی حیات دهد زیرا در تمام جوامع و علی الخصوص جوامه شرقی، خانواده محور اصلی تمام تشکیلات اجتماعی است. بنابراین ازدواج به منظور رسیدن حداقل به اهداف یاد شده باید به موقع و در زمان خودش انجام گیرد.

عدم اقدام به ازدواج در سنین مقرر و عرفی نه تنها موجب پیدایش مشکلات عدیده می گردد بلکه عوارض روحی و روانی را نیز به دنبال دارد.

جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم، بیشتر جمعیت آن را جوانان تشکیل می دهند. در حال حاضر جوانان با مسائل مختلفی روبه رو هستند. در بین مسائلی که جوانان را احاطه کرده است مسأله ای ازدواج دارای اهمیت خاصی است . ازدواج در کنار داشتن شغل مناسب برای جوانان از اهمّ امور می باشد چرا که ازدواج در بین مردم ما و در فرهنگ اسلام از قداست بسیار برخوردار است و جزء ارجمندترین سنتی است که باید در زندگی یک مسلمان وجود داشته باشد، با ازدواج است که زندگی استمرار یافته و جامعه سالمی خواهیم داشت.

سن ازدواج در قانون مدنی ایران

طبق ماده ی 1210 قانون مدنی اصلاحی سال 1361 « هیچ کس را نمی توان بعد از رسیدن به سن بلوغ به عنوان جنون یا عدم رشد، محجور نمود مگر آن که عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد.» در تبصره ی 1 همین ماده، سن بلوغ در پسر 15 سال تمام قمری و دختر 9 سال تمام قمری است. طبق ماده ی 1041 قانون مدنی « نکاح قبل از بلوغ ممنوع است» و در تبصره آمده است که عقد نکاح قبل از بلوغ با اجازه ولی صحیح است به شرط آن که مصلحت مولی علیه رعایت شود. طبق ماده ی 1041 اصلاحی سال 1370 آمده است که :« نکاح اناث قبل از رسیدن به سن 15 سال تمام و نکاح ذکور، قبل از رسیدن به 18 سال تمام ممنوع است. در مواردی که مصالحتی اقتضا کند با پیشنهاد مدعی العموم و تصویب محکمه ممکن است شرط سنی کاهش یابد، اما سن دختر کمتر از 13 سال تمام و پسر کمتر از 15 سال نمی تواند باشد.»

ازدواج در سن بالا، مسأله ای جهانی

در کشورهای در حال گذار در شرق اروپا، آسیای مرکزی و غربی، متوسط سن برای ازدواج نخست، اندکی تغییر یافته است. به گزارش سازمان ملل متحد، دراین مناطق، سن ازدواج برای زنان و مردان در قیاس با کشورهای غرب اروپا پایین تر است. زنان به طور کلی بین 22 تا 23 سال و مردان در سنین 24 تا 27 سال ازدواج می کنند. متوسط سن ازدواج نخست برای زنان در دو منطقه ی آسیای جنوبی و در اکثر کشورهای منطقه سفلی صحرای آفریقا هم چنان 18 و 19 سال باقی مانده است. با این حال در جنوب آفریقا متوسط سن ازدواج نخست هم برای زنان و هم برای مردان از جمله سن های ازدواج در جهان است.این امر می تواند بازتاب رواج پیوندهای توافقی و یا تعویق ازدواج به دلیل مهاجرت مرد باشد. در آسیا( جدا از مناطق جنوبی آن) زنان و مردان در حول و حوش 20 سالگی به بالا ازدواج می کنند . گزارش سازمان ملل متحد حاکی از آن است که بالا ترین متوسط سن ازدواج در آسیای جنوب شرقی به سنگاپور( با 27 سال برای زنان و به طور تقریبی 30 سال برای مردان) تعلق دارد. طبق همین گزارش، در آسیای غربی، متوسط سن ازدواج برای تمامی کشورهای این منطقه 23 سال برای زنان و 27 سال برای مردان است. اما این ارقام در کشورهای حوزه ی دریای کاراییب برای زنان 28 سالگی و مردان 30 سالگی اعلام شده است. رواج پیوندهای توافقی می تواند گواهی بر ازدواج ها در سنین بالا در این کشوها باشد.

در آمریکای لاتین نیز متوسط سن ازدواج نخست برای زنان حدود 23 سال است. بر اساس گزارش های یاد شده از سال 1980 سن ازدواج به طور تقریب در همه جا البته با افزایشی کند در بسیاری از کشورهای در حال توسعه فزونی یافته است. بیشترین افزایش سن برای ازدواج های مرتبه ی نخست در کشورهای توسعه یافته، با یک متوسط افزایش سه سال برای زنان و چهار سال برای مردان در مناطق توسعه یافته خارج از اروپا مشاهده می شود.

ازدواج و تعلیم و تربیت بچه، تأثیر بیشتری بر زندگی زنان در قیاس با زندگی مردان دارد. در تمام کشورها، زنان مشخصاً برای ازدواج تحت فشار فرهنگی هستند و هر چند بیشتر زنان و مردان بخش عمده ای از عمر خود را در وضعیت تأهل به سر می برند، اما زنان پیش از مردان ازدواج را جزء لاینفک زندگی می دانند.

البته در تمام نقاط جهان، زنان در سنین پایین تری نسبت به مردان ازدواج می کنند و در هیچ یک از کشورها میانگین سن ازدواج برای مردان پایین تر از زنان نیست. اما امروزه زنان دیرتر ازدواج می کنند . در سال 1970 تا 1990 میانگین سن ازدواج زنان در نیوزلند شش سال، در آمریکا سه سال و در کانادا و انگلستان دو سال افزایش یافته است.

اغلب زنان پس از ازدواج عملاً و گاه به طور قانونی تحت کنترل شوهر قرار می گیرند. در بسیاری از این کشورها هنوز این تفکر که زنان مایملک همسرانشان هستند بر روابط و قوانین اجتماعی مستولی است . در بسیاری از کشورها زنان برای خرید و فروش اموالشان، اشتغال و ... به اجازه ی شوهر نیاز دارند. درکشورهایی مانند لیبریا و نیجریه زنان جزء اموال قانونی همسرانشان هستند . براساس آمار در صد ازدواج دختران بین 15 تا 19 از سال های آخر دهه ی80 به این طرف به شرح زیر است:

- بیش از 50 درصد: سیرالتون، نیجر، قطر، افغانستان، نپال، بنگلادش و ..

- 31 تا 50 درصد : سنگال، ساحل عاج، ایران، هند، یونان، اتیوپی، تانزانیا و ...

- 16 تا 50 درصد: کوبا، پاناما، ونزوئلا، مراکش، بلغارستان، ترکیه، عراق، گرجستان، سوریه، مصر، سودان، پاکستان، برمه، تایلند، سنگاپور، اندونزی، گینه نو و ...

- 6 تا 15 درصد: مکزیک، کاستاریکا، پرو، برزیل، کلمبیا، شیلی، پاراگوئه، آرژانتین، الجزایر، بلغارستان، سریلانکا، فیلیپین، بحرین، ازبکستان، قرقیزستان و ....

- 5 درصد و کمتر: کانادا، آمریکا، اسپانیا، مالت، فرانسه، ایتالیا، اتریش، آلمان، سوئیس، بلژیک، هلند، لهستان، دانمارک، انگلستان و ...

و کشورهایی که 30 درصد یا بیشتر زنان بالای 45 سال آن ازدواج نکرده اند مثل جامابیکا، گویان فرانسه، پاراگوئه، مالت و ...

میانگین سن ازدواج در ایران برای پسران در سال 1345، 25 سال بوده است که در سال 65 به 6/23 کاهش یافته است و بعد از آن روند رو به کاهش داشته است. اما سن ازدواج دختران از سال 1345 تا 1380 روند افزایش داشته وطی 35 سال، حدوداً 3 سال افزایش یافته که این روند در مناطق شهری و روستایی نیز صادق است.

علیرغم اخبار نشریات پیرامون افزایش بی رویه ی سن ازدواج به خصوص دختران می بینیم که آمار رسمی، حاکی از افزایش بی رویه نبوده و این افزایش چنان که در تمام دنیا نیز دیده می شود یک افزایش طبیعی است. از عمده دلایل این افزایش به خصوص در کشورهای در حال توسعه می توان به اثرات گرایش به تحصیل بین جوانان تخصصی شدن کارا، بیکاری و نیز بالا رفتن انتظارات دختر و پسر اشاره نمود.

البته بایستی توجه داشت که سن ازدواج در ازدواج نخست مهم است و ممکن است بعضی از نشریات یا افراد که رقم سن ازدواج را بالا ذکر میکنند میانگین سن ازدواج را نه تنها در ازدواج اول بلکه در ازدواج های مجدد نیز در نظر گیرند.

کاربردهای مثبت و منفی بالا رفتن سن ازدواج

یک پدیده ی اجتماعی همانند تأخیر در سن ازدواج، هم کارکردهای مناسب و هم نامناسب دارد. به اعتقاد کارشناسان اجتماعی، پیامد مناسب در بالارفتن سن ازدواج به ویژه در دختران این است که آنان با فرصت بیشتری به ا دامه ی تحصیلات دانشگاهی پرداخته و به اشتغال در بیرون از خانه بپردازند و در عرصه های زندگی اجتماعی، توانایی های خود را بیش از گذشته بروز دهند. اما باید توجه داشت که این نتیجه مثبت آن قدر چشمگیر و اساسی نیست که بتواند تبعات منفی فراوان ناشی از افزایش سن ازدواج را توصیه نماید. با توجه به کوتاه و زودرس شدن سن بلوغ جنسی در جامعه، شکاف و طولانی شدن آن و عدم تأمین نیازهای روحی و جسمی جوانان با مشکلات روحی، روانی و نابهنجاری های اجتماعی را به وجود آورده و ایجاد بحران های شخصیتی – اجتماعی می نماید . از جمله ی این نابهنجاری ها گرایش به ارتباطات غیر متعارف دختر و پسر، افسردگی و اختلالات جنسی است.

یک جامعه شناس، بالا رفتن سن ازدواج را یکی از سیاست های جهانی برای مهار جمعیت می داند . به طوری که در حال حاضر با تلاش رسانه های گروهی در جهت آگاهی مردم در اجرای سیاست های کنترل جمعیت، میزان رشد جمعیت از بالای 4 درصد به 5/1 درصد کاهش یافته است.

عوامل موثر بر تأخیر ازدواج و با افزایش سن ازدواج

کاهش نرخ ازدواج هنوز به صورت یک مشکل حاد اجتماعی بروز نکرده اما در جامعه ی روستایی شکل خاصی از این امر پدیدار شده است. در جامعه ی روستایی، دختران زیادی در سن ازدواج هستند اما به دلیل مهاجرت گسترده ی پسران به جهت پیدا کردن کار، امکان ازدواج برایشان میسر نیست. از طرف دیگر نیز پسران روستایی در شهر ازدواج کرده و نسبت جنسی در سن ازدواج به همین علت بسیار نابرابر شده است . در چنین شرایطی سن ازدواج دختران روستایی بالاتر رفته یا با افراد مسن و یا کسانی که هم کفو آن ها نیستند ازدواج کرده که نهایتاً تعارضات بعدی و افزایش آمار طلاق را به دنبال دارد.

در شهرها نیز افزایش تمایل دختران به تحصیل باعث شده یکی از ملاک های دختران در ازدواج، تحصیلات بالاتر و یا همطراز خود باشد که این نیز به نوبه ی خود در بالا رفتن سن ازدواج موثر است.

از طرف دیگر جامعه ی ما در مورد ایجاد شرایط مساعد ازدواج برای جوانان با مشکلاتی روبه رو است . مهمترین مسأله در این میان شرایط نامناسب اقتصادی است که علاوه بر آن که برای بیشتر خانواده ها تنگ کرده ، بیشترین فشار را به جوانان وارد می نماید . از یک سو کمبود فرصت های شغلی و از سوی دیگر مهیا نبودن شرایط مادی باعث شده که اغلب جوانان با دغدغه ی خاطر مواجه باشند. یکی دیگر از عوامل مهم در افزایش سن ازدواج فاصله ی رشد اقتصادی و رشد فیزیولوژیک است . پسر 18 ساله ای که تحصیلات خود را به پایان رسانده، با سه راه ورود به دانشگاه، خدمت سربازی و شغل آزاد مواجه است که هر سه راه تا رسیدن به تکامل اقتصادی چند سالی فاصله دارد.

گرایش به تحصیلات عالیه و نبود اشتغال در کنار تحصیل نیز عامل دیگری در افزایش سن ازدواج است. بنابراین باید دو مسأله ی اقتصاد و فرهنگ را به عنوان پیش نیاز مسأله ی ازدواج در نظر گرفت . باید با سرمایه گذاری مناسب نیاز اقتصادی هر زوج جوان یعنی داشتن شغل و نیاز به مسکن را رفع نمود. از نظر بعد فرهنگی نیز در کشورهای جهان سوم به نیازهای کاذب و فرعیات پسر پرداخته می شود: تجملات و بالا رفتن هزینه های ازدواج، دوستی های قبل از ازدواج که عاقبتی نافرجام داشته یا به ازدواج منجر نمی شود و یا به طلاق می انجامد از این جمله است .

از دیگر دلایل افزایش سن ازدواج، مهریه های سنگین، عدم ارائه ی آموزش های صحیح و آماده نکردن جوانان به ویژه دختران برای زندگی آینده، استقلال اقتصادی زنان، انتقال تجربه های ناموفق به جوانان و نداشتن شناخت کافی نسبت به ازدواج و اجرای نادرست قوانین حمایتی از مسائل خانواده، مشکلات خانوداگی و عدم تفاهم والدین و فرزندان بر سر انتخاب همسر آینده را می توان ذکر نمود.



راه های جلوگیری از بالا رفتن سن ازدواج

- با توجه به این که اشتغال به تحصیل بهانه ای برای بالا رفتن سن ازدواج است، از مهم ترین راهکارهای عملی در این امر، ایجاد اشتغال پاره وقت دوران تحصیل بخصوص برای پسران و درآمد زایی آنان برای به عهده گرفتن مخارج زندگی است؛

- ترویج الگوهای فرهنگی ازدواج در سن پایین در جامعه تا جوانان بتوانند تا پایان تحصیل با والدین خود زندگی کنند؛

- قائل شدن امتیاز ویژه برای استخدام جوانان ازدواج کرده؛

- ارائه ی وام های مناسب برای ازدواج جوانان؛

- ارائه ی الگوهای مناسب از زندگی زوجین جوان نه خیال انگیز، از طریق رسانه های جمعی به خصوص تلویزیون

- ساختن شهرک ها و مجموعه های ارزان قیمت توسط دولت و واگذاری آن ها با شرایط اجاره به شرط تملیک و ارائه ی وام های مسکن برای کسانی که ازدواج می کنند؛ از اهرم های اصلی مقابله با این معضل و آسیب اجتماعی هستند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر