مقاله تعدد زوجات و عوارض روانشناختی آن
چرا هر وقت تعدادی از مردان جامعه ما به دور هم جمع میشوند و سرحال و سرکیف هستند، بحث تعدد زوجات را پیش کشیده و با شور و شوق فراوان پیرامون آن بحث و اظهار نظر میکنند؟ آیا جذابیت این بحث یعنی تعدد زوجات اینقدر بالا است که خیلی از مردان برای آن بها و ارزش فراوان قائل میشوند؟ چرا این مبحث اهمیت فراوان به خود گرفته است؟ آیا کثرت زنان به دلایل خاص عاملی در مهم شدن بحث تعدد زوجات میباشد؟ آیا استرس و سبک زندگی میتواند عاملی برای تعدد زوجات در بین مردان باشد؟
موضوع فوقالذکر همیشه برای مردان جامعه ما جذاب بوده است. تعداد افرادی که در جامعه ما تن به ازدواج دوم با وجود داشتن همسر اول، میدهند، زیاد هستند. تعدد زوجات هم بهصورت رسمی و هم به صورت نیمهرسمی (همسر موقت) دیده میشود.
فرضیات و آراء مختلفی پیرامون این گرایش به تعدد زوجات وجود دارد که در این نوشتار سعی بر آن شده است که علل را ریشهیابی کرده و از بعد استرس این عمل یعنی تعدد زوجات مورد بررسی روانشناختانه قرار گیرد.
فرضیه عدم ارضاء روانی کامل در ارتباط جنسی زوج با زوجه
عدهای از مردان عدم کیفیت بالا در روابط جنسی را بین خود و همسر اول، دلیل قانع کنندهای میدانند جهت رفتن به سوی تعدد زوجات. عدم کیفیت در رفتار جنسی در زنان به دلایل مختلفی عنوان شده است. آمار و تجربیات کلینیکی در مراکز مشاوره و روانشناسی در جامعه نشان میدهند که تعدادی در حدود 30 درصد از زوجهای ازدواج کرده در ایران دارای رفتارهای جنسی توام با لذت و استاندارد شده نیستند. یعنی کیفیت رفتارهای جنسی در زوجین، زیاد بالا نیست. بهطور مستقیم رابطهای بین عدم رضایت از رفتار جنسی و گرایش به داشتن همسر دوم یافت شده است.
به زبان سادهتر اینکه یکی از طرفین و یا هر دو نفر از رفتار جنسی احساس لذت و رضایت خاطر ندارند. اگر این عدم رضایت از طرف زن باشد، معمولا به دلایل عرفی، شرعی و قانونی، زن نمیتواند زوج دیگری برای خود انتخاب کند. اما اگر این عدم رضایت و عدم احساس لذت از طرف مرد باشد، وی به دلیل عدم محدودیت خیلی جدی، تمایل به انتخاب شریک جنسی برای خود پیدا میکند.
این عدم احساس لذت زمانی در رفتار زنان حاصل میشود که دلایل زیر وجود داشته باشد. به سخن دیگر اینکه اگر دلایل زیر وجود داشت، شما شاهد یک رفتار جنسی یکطرفه و بدون احساس لذت در زن خواهید بود و اعتقاد بر این است که با برطرف نمودن این دلایل یا کمرنگ نمودن آنها، میتوان شریک جنسی (زن) را بهطرف یک رفتار جنسی توام با لذت برای طرفین سوق داد.
اولین دلیل، نگرش زن به مسائل جنسی میتواند او را در به رفتار جنسی ناموفق هدایت کند. به این معنی که بعضی از زنان این پنداره غلط را در ذهن خود دارند که مردان برای خوشگذرانی و هوسرانی تمایل به انجام رفتار جنسی با زنان خود دارند و یا اینکه احساس میکنند که هر وقت نیاز به داشتن فرزند باشد باید نزدیکی کرد. دید توام با تابو و بد به مسائل جنسی در تعدادی از زنان و بانوان دیده میشود. کثیف و پلید بودن این رفتار در بیانات و صحبتهای این بانوان قابل لمس میباشد.
دیگر اینکه مشکلات عاطفی در زنان هم میتواند دخیل در امر رفتار جنسی شود. زنانی که عدم رضایت از مردان از بعد عاطفی و روانی دارند، نمیتوانند سرویس دهی جنسی خوبی به همسر خود داشته باشند. کدورت، بغض، نفرت و امثالهم اگر در زن نسبت به مرد وجود داشته باشد مانع بزرگی در انجام یک رفتار جنسی خوب، خواهد بود. افسردگی و خلق افسرده یکی دیگر از عواملی است که امروزه در تعدادی از زنان و بانوان جامعه ما دیده میشود و این خود عاملی دیگر و بازدارنده قویتر در رفتار جنسی مطلوب، به حساب میآید. بیقراری و داشتن تنش یکی از عوامل دیگری است که وقتی در رفتار زن دیده میشود او را در ارضاء شریک جنسی خود، محدود میکند.
خیلی از زنان همانطور که غذا را تند و سریع و با عجله میخورند، میخواهند که شریک جنسی (همسرشان) با همان عجله و سرعت رفتار جنسی را انجام داده و به اتمام برساند. اگر رفتار جنسی کمی طولانیتر و یا با کیفیتتر شود، احساس بیقراری و تنش در زن دیده میشود. اجبار در ازدواج توسط والدین یکی دیگر از مواردی است که در فرد باعث کاهش میل جنسی شده و زوجه تمایلی به انجام با کیفیت اعمال جنسی ندارد.
داشتن اختلال رفتاری وسواس یکی دیگر از این نوع اختلالاتی است که معمولا انگیزه داشتن یک رفتار جنسی سالم را در زن تحت تاثیر قرار داده و بانوان تمایلی به انجام اعمال جنسی با کیفیت بالا نداشته و فقط انجام وظیفه میکنند.
داشتن افکار خاص در زنان عاملی جهت عدم تمایل به یک رفتار جنسی سالم، دیده میشود. زنانی که فکر میکنند باید برابری کامل بین مرد و زن وجود داشته باشد و به دلایلی این برابری را احساس نمیکنند و اینکه احساس بهرهبرداری از خود را توسط شریک جنسی دارند و یا اینکه آنان هم میخواهند مانند مردان هر وقت اراده کردند و خلق و خویشان اجازه داد و به قول معروف سرکیف بودند، اقدام به انجام اعمال جنسی دهند، اگر این احساس برقرار نباشد، رفتار توام با انجام وظیفه و یا بدون کیفیت دارند.
منابع و تحقیقات نشان دهنده این موضوع هستند که رفتار جنسی در انسانها بستگی فراوانی به افکار، احساسات و عوامل فرهنگی، روانی دارند. بر عکس، این موضوع در حیوانات در دورهای مخصوص، دورهای که حیوان ماده تمایل به نزدیکی با جنس نر دارد صورت میگیرد . دراین دوره که توسط هورمون مشخص میشود، جنس نر اجازه دارد با جنس ماده نزدیکی جنسی داشته باشد.
زمانی که در انسانها این عوامل فرهنگی در راستای تمایل و کسب لذت نباشد، رفتار بدون احساس و بدون تمایل صورت میگیرد. در مردان اگر عوامل فرهنگی و روانی مهیا نباشد، کارکردهای جنسی به حداقل رسیده و به عنوان یک عامل بازدارنده انجام اعمال جنسی ظاهر میشود.
فرضیه تنوع طلبی آشفته در مردان
بعضی از مردان اقدام به تعدد زوجات مینمایند و اینان هیچگونه مشکلی در ارتباط جنسی با همسرخود ندارند. به گونهای تنوع در روابط جنسی با فرد دیگری را خواستار هستند. یعنی اینان زمانی که اقدام به همسر گزینی میکنند، مشکلی خاص با همسر خود نداشته و فقط از بعد تنوع دست به این کار میزنند.
داشتن تجربه جنسی با شریک جنسی دیگر همان اندازه برایشان لذتبخش است که خرید یک گوشی تلفن همراه جدید و یا یک ماشین جدید. این نوع تنوع طلبی برای بسیاری از مردم جامعه ما امری عادی شده است. در این مورد با توجه به اینکه همسر اول مشکلی از نظر کلی و شرایط معمول ندارد و فقط طبع تنوع طلب فرد او را به این سو، سوق میدهد.
شما در خیلی از مکانها و کشورهای دنیا این تنوع طلبی را به این شدت نخواهید یافت. استرس سبک زندگی تیپ شخصیتی A ، توجیهی است بر این موضوع. یعنی امروزه درصدی از مردم ما به دلایل بودن در تیپ شخصیتی A ، این خصوصیات را نشان میدهند. اینان بیقرارند، عجول و تند در رفتار هستند. زندگی بدون کیفیت داشته و خیلی سریع از لوازم و امکانات خود زده میشوند. بیقرارند، کم تحمل بوده، یکسره خود را با دیگران مقایسه میکنند، دنیا را عرصه رقابت میدانند. در آن واحد چند کار انجام میدهند، از انجام امور زندگی لذت نمیبرند. بلند پرواز و کمالگرا به صورت افراطی هستند.
زندگیشان کیفیت نداشته و فقط انجام وظیفه میکنند. دیگران برایشان خیلی مهم هستند. اعتماد به نفس پائین داشته و مستعد بیماریهای قلبی عروقی، آسم، درد معده، ریزش مو و امثالهم هستند.
چرا هر وقت تعدادی از مردان جامعه ما به دور هم جمع میشوند و سرحال و سرکیف هستند، بحث تعدد زوجات را پیش کشیده و با شور و شوق فراوان پیرامون آن بحث و اظهار نظر میکنند؟ آیا جذابیت این بحث یعنی تعدد زوجات اینقدر بالا است که خیلی از مردان برای آن بها و ارزش فراوان قائل میشوند؟ چرا این مبحث اهمیت فراوان به خود گرفته است؟ آیا کثرت زنان به دلایل خاص عاملی در مهم شدن بحث تعدد زوجات میباشد؟ آیا استرس و سبک زندگی میتواند عاملی برای تعدد زوجات در بین مردان باشد؟
موضوع فوقالذکر همیشه برای مردان جامعه ما جذاب بوده است. تعداد افرادی که در جامعه ما تن به ازدواج دوم با وجود داشتن همسر اول، میدهند، زیاد هستند. تعدد زوجات هم بهصورت رسمی و هم به صورت نیمهرسمی (همسر موقت) دیده میشود.
فرضیات و آراء مختلفی پیرامون این گرایش به تعدد زوجات وجود دارد که در این نوشتار سعی بر آن شده است که علل را ریشهیابی کرده و از بعد استرس این عمل یعنی تعدد زوجات مورد بررسی روانشناختانه قرار گیرد.
فرضیه عدم ارضاء روانی کامل در ارتباط جنسی زوج با زوجه
عدهای از مردان عدم کیفیت بالا در روابط جنسی را بین خود و همسر اول، دلیل قانع کنندهای میدانند جهت رفتن به سوی تعدد زوجات. عدم کیفیت در رفتار جنسی در زنان به دلایل مختلفی عنوان شده است. آمار و تجربیات کلینیکی در مراکز مشاوره و روانشناسی در جامعه نشان میدهند که تعدادی در حدود 30 درصد از زوجهای ازدواج کرده در ایران دارای رفتارهای جنسی توام با لذت و استاندارد شده نیستند. یعنی کیفیت رفتارهای جنسی در زوجین، زیاد بالا نیست. بهطور مستقیم رابطهای بین عدم رضایت از رفتار جنسی و گرایش به داشتن همسر دوم یافت شده است.
به زبان سادهتر اینکه یکی از طرفین و یا هر دو نفر از رفتار جنسی احساس لذت و رضایت خاطر ندارند. اگر این عدم رضایت از طرف زن باشد، معمولا به دلایل عرفی، شرعی و قانونی، زن نمیتواند زوج دیگری برای خود انتخاب کند. اما اگر این عدم رضایت و عدم احساس لذت از طرف مرد باشد، وی به دلیل عدم محدودیت خیلی جدی، تمایل به انتخاب شریک جنسی برای خود پیدا میکند.
این عدم احساس لذت زمانی در رفتار زنان حاصل میشود که دلایل زیر وجود داشته باشد. به سخن دیگر اینکه اگر دلایل زیر وجود داشت، شما شاهد یک رفتار جنسی یکطرفه و بدون احساس لذت در زن خواهید بود و اعتقاد بر این است که با برطرف نمودن این دلایل یا کمرنگ نمودن آنها، میتوان شریک جنسی (زن) را بهطرف یک رفتار جنسی توام با لذت برای طرفین سوق داد.
اولین دلیل، نگرش زن به مسائل جنسی میتواند او را در به رفتار جنسی ناموفق هدایت کند. به این معنی که بعضی از زنان این پنداره غلط را در ذهن خود دارند که مردان برای خوشگذرانی و هوسرانی تمایل به انجام رفتار جنسی با زنان خود دارند و یا اینکه احساس میکنند که هر وقت نیاز به داشتن فرزند باشد باید نزدیکی کرد. دید توام با تابو و بد به مسائل جنسی در تعدادی از زنان و بانوان دیده میشود. کثیف و پلید بودن این رفتار در بیانات و صحبتهای این بانوان قابل لمس میباشد.
دیگر اینکه مشکلات عاطفی در زنان هم میتواند دخیل در امر رفتار جنسی شود. زنانی که عدم رضایت از مردان از بعد عاطفی و روانی دارند، نمیتوانند سرویس دهی جنسی خوبی به همسر خود داشته باشند. کدورت، بغض، نفرت و امثالهم اگر در زن نسبت به مرد وجود داشته باشد مانع بزرگی در انجام یک رفتار جنسی خوب، خواهد بود. افسردگی و خلق افسرده یکی دیگر از عواملی است که امروزه در تعدادی از زنان و بانوان جامعه ما دیده میشود و این خود عاملی دیگر و بازدارنده قویتر در رفتار جنسی مطلوب، به حساب میآید. بیقراری و داشتن تنش یکی از عوامل دیگری است که وقتی در رفتار زن دیده میشود او را در ارضاء شریک جنسی خود، محدود میکند.
خیلی از زنان همانطور که غذا را تند و سریع و با عجله میخورند، میخواهند که شریک جنسی (همسرشان) با همان عجله و سرعت رفتار جنسی را انجام داده و به اتمام برساند. اگر رفتار جنسی کمی طولانیتر و یا با کیفیتتر شود، احساس بیقراری و تنش در زن دیده میشود. اجبار در ازدواج توسط والدین یکی دیگر از مواردی است که در فرد باعث کاهش میل جنسی شده و زوجه تمایلی به انجام با کیفیت اعمال جنسی ندارد.
داشتن اختلال رفتاری وسواس یکی دیگر از این نوع اختلالاتی است که معمولا انگیزه داشتن یک رفتار جنسی سالم را در زن تحت تاثیر قرار داده و بانوان تمایلی به انجام اعمال جنسی با کیفیت بالا نداشته و فقط انجام وظیفه میکنند.
داشتن افکار خاص در زنان عاملی جهت عدم تمایل به یک رفتار جنسی سالم، دیده میشود. زنانی که فکر میکنند باید برابری کامل بین مرد و زن وجود داشته باشد و به دلایلی این برابری را احساس نمیکنند و اینکه احساس بهرهبرداری از خود را توسط شریک جنسی دارند و یا اینکه آنان هم میخواهند مانند مردان هر وقت اراده کردند و خلق و خویشان اجازه داد و به قول معروف سرکیف بودند، اقدام به انجام اعمال جنسی دهند، اگر این احساس برقرار نباشد، رفتار توام با انجام وظیفه و یا بدون کیفیت دارند.
منابع و تحقیقات نشان دهنده این موضوع هستند که رفتار جنسی در انسانها بستگی فراوانی به افکار، احساسات و عوامل فرهنگی، روانی دارند. بر عکس، این موضوع در حیوانات در دورهای مخصوص، دورهای که حیوان ماده تمایل به نزدیکی با جنس نر دارد صورت میگیرد . دراین دوره که توسط هورمون مشخص میشود، جنس نر اجازه دارد با جنس ماده نزدیکی جنسی داشته باشد.
زمانی که در انسانها این عوامل فرهنگی در راستای تمایل و کسب لذت نباشد، رفتار بدون احساس و بدون تمایل صورت میگیرد. در مردان اگر عوامل فرهنگی و روانی مهیا نباشد، کارکردهای جنسی به حداقل رسیده و به عنوان یک عامل بازدارنده انجام اعمال جنسی ظاهر میشود.
فرضیه تنوع طلبی آشفته در مردان
بعضی از مردان اقدام به تعدد زوجات مینمایند و اینان هیچگونه مشکلی در ارتباط جنسی با همسرخود ندارند. به گونهای تنوع در روابط جنسی با فرد دیگری را خواستار هستند. یعنی اینان زمانی که اقدام به همسر گزینی میکنند، مشکلی خاص با همسر خود نداشته و فقط از بعد تنوع دست به این کار میزنند.
داشتن تجربه جنسی با شریک جنسی دیگر همان اندازه برایشان لذتبخش است که خرید یک گوشی تلفن همراه جدید و یا یک ماشین جدید. این نوع تنوع طلبی برای بسیاری از مردم جامعه ما امری عادی شده است. در این مورد با توجه به اینکه همسر اول مشکلی از نظر کلی و شرایط معمول ندارد و فقط طبع تنوع طلب فرد او را به این سو، سوق میدهد.
شما در خیلی از مکانها و کشورهای دنیا این تنوع طلبی را به این شدت نخواهید یافت. استرس سبک زندگی تیپ شخصیتی A ، توجیهی است بر این موضوع. یعنی امروزه درصدی از مردم ما به دلایل بودن در تیپ شخصیتی A ، این خصوصیات را نشان میدهند. اینان بیقرارند، عجول و تند در رفتار هستند. زندگی بدون کیفیت داشته و خیلی سریع از لوازم و امکانات خود زده میشوند. بیقرارند، کم تحمل بوده، یکسره خود را با دیگران مقایسه میکنند، دنیا را عرصه رقابت میدانند. در آن واحد چند کار انجام میدهند، از انجام امور زندگی لذت نمیبرند. بلند پرواز و کمالگرا به صورت افراطی هستند.
زندگیشان کیفیت نداشته و فقط انجام وظیفه میکنند. دیگران برایشان خیلی مهم هستند. اعتماد به نفس پائین داشته و مستعد بیماریهای قلبی عروقی، آسم، درد معده، ریزش مو و امثالهم هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر