معادله چند مجهولی به نام زندگی زناشویی(طنز)!

معادله چند مجهولی به نام زندگی زناشویی (طنز)!




جيمز موراي رياضيدان اسکاتلندي بعداز انجام "این پژوهش":" با روش هاي علمي و ریاضی مي توان آينده ازدواج هر زوج را مشخص کرد."


مرد:" اشتباه کردم. همان موقع که رفتیم پیش متخصص هوش و ..لق و پیش بینی، باید می فهمیدم تو به درد من نمی خوری. بنده خدا کلی سعی کرد به من بفهماند که تو یک تابع کسینوسی مطلوب نیستی. حیف که ضریب جذبت زیاد بود. چه می دانستم بعد از ازدواج ۱۸۰ درجه تغییر زاویه می دهی؟!"
زن:" ولی تو از اول هم برای من هیچ جاذبه ای نداشتی، درست مثل کسری که نه صورت دارد نه مخرج! مرده شور آن هیکلت را ببرد که انگار از زیر رادیکال کشیده اند بیرون!"
مرد:" عجب خریتی کردم. یارو گفته بود جواب تستتان نشان می دهد که بهتر است هیچ نقطه برخوردی نداشته باشید ها."
زن:" تو بهتر بود به جای تست ازدواج، یک تست آی کیو می دادی. آخر مگر بدون نقطه برخورد هم می شود ازدواج کرد؟!"
مرد:" همین دیگر... اگر به خاطر آن تابع مشترک لعنتی نبود که من نمی آمدم تو را بگیرم!"
زن:" امر بهت مشتبه نشود. تو جذر مرا هم نمی توانستی بگیری! حماقت از خودم بود که بین آن همه اقلیدس و بطلمیوس، ایناروس را انتخاب کردم!"
مرد:" کاش من هم نوستراداموس را انتخاب می کردم که به پیشگویی اش اعتماد داشتم!"
زن:" حالا می گویی که چی؟ اگر دوست داری مهریه ام را بده و پایت را از زندگی ام... یعنی مماست را از منحنی ام بکش بیرون!"
مرد:" چرا معادله را n مجهولی می کنی؟ مهریه ام کجا بود؟! لابد الان با تصاعد هندسی هم به نرخ روز شده!"
زن:"بله، به توان پنج رسیده. چی خیال کردی؟!"
مرد:"هیچی. با این قوانین قشنگ، بعید نیست به زودی حدش به بی نهایت هم میل کند."
زن:" از چی می ترسی؟ تو که یک اپسیلونش را هم نداری. با همین قوانین قشنگ ، از زندان هم که دیگر خبری نیست. اول و وسط و آخرش باید همین جا موازی خودم باشی!"
مرد:" حالا این حرف ها را فاکتور بگیر... می خواهی یک بار دیگر برویم تست بدهیم ببینیم احتمال این که بتوانیم با این وضع به زندگیمان ادامه بدهیم چقدر است؟"
زن:" لازم نکرده، همان یک بار برای هفت انتگرالمان بس است. حقوقت که بین اقساطمان تقسیم شود، دیگر باقیمانده ندارد که بخواهیم ازاین خاصه خرجی ها بکنیم!"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر