وقتي نمک زندگي زياد ميشود...
ميگويند دعوا نمک زندگي است. اگر اين حرف را قبول کنيم، بايد اين را هم قبول کرد که زندگي در ايام عيد گاهي کمي شور ميشود. دليلش هم البته روشن است. همسران و فرزندان بيشتر از معمول کنار هم ميمانند و اين موجب افزايش اصطکاک در روابط بينفردي ميشود...
در بسياري از خانوادهها، اين اصطکاکها از همان لحظات تحويل سال نو
کليد ميخورد.
بعد از تحويل سال نو، اولين مشکل بسياري از خانوادهها، چه زوجهايي که تازه ازدواج کردهاند و چه زوجهايي که سالهاست با هم زندگي ميکنند، معمولا اين است که اول بايد به ديدن چه کسي بروند؟ خانم خانه معتقد است که خانه پدري او بايد اولين جايي باشد که به آنجا ميروند و آقاي خانه هم نظر خودش را دارد: «اول، پدر و مادر من!» بسياري از اين مشاجرهها جنبه لجبازي پيدا ميکند و با يک تفکر منطقي به راحتي ميتوان تشخيص داد که راهحل چيست و اولين گزينه، خانه چه کسي خواهد بود. دکتر فرهاد فراهاني، روانشناس و عضو هيات علمي دانشگاه تهران در اين باره ميگويد: «بله، اين يک واقعيت است که اولين دعواي بسياري از خانوادههاي ايراني معمولا ساعاتي پس از حلول سال نو اتفاق ميافتد و هر يک از زوجها خانه پدري خود را اولين جايي ميدانند که بعد از سال تحويل بايد به آنجا بروند و گاهي موضوعي به اين سادگي، به دعواهاي بزرگ، حرمتشکنيهاو حتي جداييهاي موقت ختم ميشود. براي حل اين مشکل، راهحلهاي زيادي وجود دارد. اولين راهحل اين است که زوجها اولين ديد و بازديد نوروز را نوبتي کنند تا هر سال، به نوبت، به ديدن يکي از پدر و مادرها بروند و اولين گزينه هم ميتواند خانهاي باشد که به محل زندگي زوج مورد نظر نزديکتر است. حتي اگر مسافتها نيز يکسان است، ميتوان تفاوت سني را در نظر گرفت و به ديدن فرد بزرگتر رفت.
سيزدهبهدر کجا برويم؟
وقتي سيزده به در از راه ميرسد، خيلي از همسران (مخصوصا زوجهاي جوانتر) بر سر اين موضوع بحث ميکنند که اين روز را بايد با کدام خانواده (فاميل خانم يا آقا) بگذرانند و گاهي دعواهاي اين روز به جايي ميرسد که آنها ماندن در خانه را به بيرون رفتن ترجيح ميدهند و بچهها غرولندکنان به اتاقهاي خودشان ميروند و يک روز خوب عيد به همين راحتي خراب ميشود.
دکتر فراهاني، در باره اين مشکل ميگويد: «پيشنهاد اول من به خانوادهها اين است که در صورت امکان، خانوادههاي خانم و آقا دور هم جمع شوند و يک سيزده به در پرخاطره را در کنار هم سپري کنند و تصميمگيري مکان مورد نظر را به جمع واگذار کنند اما اگر امکان چنين گردهمآيي به هر دليلي وجود ندارد بايد اولويتها را در نظر گرفت و حتي بحث نوبتي بودن را هر سال اجرا کرد زيرا اگر سيزدهبهدر امسال خراب شود براي جبران آن بايد يک سال صبر کرد. بنابراين به خانوادهها توصيه ميکنم به جاي لجبازي و خودخواهي، کنار هم بنشينند و تصميمات اينچنيني را منطقي بگيرند تا تعطيلات نوروز آنها به تعطيلاتي خستهکننده و پراسترس تبديل نشود.»
همسران و فرزندان؛ دوري و دوستي؟!
در طول سال، معمولا آقايان تمام طول روز را سرکار هستند و خانمها هم يا خانهدارند يا بيرون از خانه به فعاليتهاي اجتماعي مشغولاند و بچهها هم در مدرسه حضور دارند و تنها چند ساعت پاياني روز است که همه اعضاي خانواده دور جمع ميشوند و شام ميخورند و تلويزيون تماشا ميکنند و بعد از صحبتهاي مختصر روزمره به خواب ميروند و فردا دوباره روز از نو، روزي از نو. در اين شرايط معمولا وقت چنداني براي بحث و مشاجرههاي خانوادگي باقي نميماند اما در روزهاي تعطيل، قضيه ابعاد پيچيدهتري پيدا ميکند. همه اعضاي خانواده از اول صبح تا پاسي از شب در کنار هم و در محيط خانه حضور دارند و اين نظرات و عقايد و رفتارهاي متفاوت و گاهي متضاد اعضاي خانواده کار دستشان ميدهد؛ براي مثال، خانم خانه عادت دارد صبح زود از خواب بيدار شود و به فکر تدارک صبحانه و ناهار باشد و در کنار خانهداري موسيقي گوش دهد اما آقاي خانه ترجيح ميدهد تا ظهر بخوابد و آرامش و سکوت خستگي در طول هفته يا طول سال را از تن به در کند. بچهها نيز هر کدام برنامه خاص خود را دارند و به هر طريقي ميخواهند انرژي درونيشان را تخليه کنند. اينجاست که هر فردي ساز خودش را ميزند و از بقيه توقع دارد که شرايط او را درک کنند و آتش جر و بحثها کمکم شعلهور ميشود.
دکتر فراهاني ميگويد: «بهترين راهحل براي خلاصي از اين جهنم، برنامهريزي براي تعطيلات است. هيچ نيازي نيست که همه روز را در خانه باشيم و استراحت کنيم زيرا راهحلهاي ديگري نيز براي ايجاد نشاط و آرامش وجود دارد. براي مثال، ميتوانيد رفتن به کوه، سينما، پيکنيک، مطالعه، تماشاي تلويزيون و ديد و بازديدهاي نوروز را در برنامههاي روزانه خود قرار دهيد و لحظات شادي را تجربه کنيد. رفتن به يک سفر دوسه روزه هم گزينه بسيار خوبي ميتواند باشد اما قبل از سفر بايد شلوغي شهرهاي پر از مسافر و ترافيکهاي جادهاي را هم در نظر بگيريد و اگر تحمل چنين چيزهايي را داريد، چمدانها را ببنديد اما اگر به دنبال آرامش و سکوت هستيد، سفر را به ماههاي خلوتتري از سال موکول کنيد و از شهر خودتان لذت ببريد.»
با فرارسيدن تعطيلات نوروزي اولين چيزي که به ذهنمان ميآيد، استراحت و رفع خستگيها و استرسهاي سالانه است. همه اعضاي خانواده توقع دارند در کمال آرامش استراحت کنند و صبحانه و ناهار و شام و ميانوعدهها نيز سر ساعتهاي مشخصي برايشان فراهم شود و اين خانم خانه است که بعد از يک خانهتکاني خستهکننده مجبور است تمام طول روز را در آشپزخانه بگذراند يا غذا درست کند و در حال شستن ظرفهاي کثيف باشد و طبيعي است که با ادامه اين روند، ناگهان از کوره در ميرود و دعواهاي خانوادگي آغاز ميشود. پيشگيري از اين موضوع هم کار چندان دشواري نيست. با تقسيمبندي وظايف ميتوان کاري کرد که خانم خانه هم از تعطيلات لذت ببرد و سالي پر از انرژي را آغاز کند. حتي در ديد و بازديدهاي نوروزي نيز اين نکته بايد لحاظ شود و همه زحمت پذيرايي و جمع کردن اسباب آن بعد از رفتن مهمانها به دوش يک نفر نيفتد.
حرف آخر
سال نو بهترين فرصت است که محيط خانواده را گرمتر و بانشاطتر کنيم و حتيالامکان از خودخواهيها، لجبازيها و عصبانيتهاي بيمورد دست برداريم و با اصلاح عادتهاي غلط گذشته، سالي جديد با رفتاري شايسته را در کنار هم آغاز کنيم. به عنوان نکته پاياني نيز بد نيست اين را متذکر شويم که هميشه بايد اصلاحات را از خودمان شروع کنيم، نه از ديگران.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر