از رؤياهاي طلايي تا لحظه‌هاي جدي زندگي



از رؤياهاي طلايي تا لحظه‌هاي جدي زندگي


در نگاه آنها هميشه كسي هست كه به آينده نگاه كند. اين احساس از دوران كودكي با آنهاست و باقي مي‌ماند.

از هنگامي كه براي عروسك‌ها لالايي مي‌خوانند، از وقتي كه سعي مي‌كنند قطعه‌اي از سفره مادر را آماده كنند، از اولين بار كه به استقبال پدر خسته از كار مي‌روند، از اولين نوازش‌هاي مهربانانه كه در وقت ناراحتي مادر نثار مي‌كنند و از اولين دلسوزي براي برادر، دنياي دخترانه متولد مي‌شود. بزرگ‌تر كه مي‌شوند اين احساس ناخودآگاه به احساسي واقعي تبديل مي‌شود و آنها سهم بيشتري را به احساس ديگران اختصاص مي‌دهند.

دنياي دخترانه به آنها ياد مي‌دهد كه چگونه دلتنگي‌هاي پنهان پدر را بشناسند و وقتي كه از كم‌توجهي ديگران ناراحت است و بهانه‌گيري مي‌كند، نازش را بكشند و آرامش كنند. آنها ياد مي‌گيرند كه چگونه بعضي وقت‌ها به جاي مادر مراقب بقيه باشند. در كنار اين ماجراها كه به خانواده تعلق دارد، بخشي ديگر نيز حضور دارد كه نيمه پنهان دنياي دخترانه را مي‌سازد. در كنار لحظه‌هايي كه به شيطنت‌هاي دخترانه مي‌گذرد، هميشه انتظاري مبهم براي آينده حاضر است. آنها زودتر مي‌فهمند كه چرخيدن چرخ زندگي ماجراي مهمي است. آنها زودتر ياد مي‌گيرند كه بعضي از انتخاب‌ها مي‌تواند خيلي از چيزها را تغيير دهد و به همين دليل زياد به فرداها فكر مي‌كنند.

آنها زمان بيشتري را در كنار مادرند و دل‌نگراني او را مي‌بينند، حرف‌هايش را با پدر مي‌شنوند و نگران آينده بودن را احساس مي‌كنند. آنها زودتر با حساب و كتاب زندگي آشنا مي‌شوند و به همين دليل نوعي نگراني پنهان را با خود همراه دارند. آنها زودتر به انتخاب‌هاي پدر و مادر و اطرافيان در گذشته فكر مي‌كنند و به انتخاب‌هاي فرداي خود. آنها زود مي‌فهمند كه آينده نزديك است و بايد درباره بعضي از چيزها تصميم گرفت. شايد بعضي وقت‌ها شاد و بي‌خيال به نظر برسند، اما در همان زمان نيز نيمه پنهان آنها به لحظه‌هاي جدي زندگي فكر مي‌كند. دنياي دخترانه دنياي عجيبي است كه در آن دروازه‌هاي فردا زودتر باز مي‌شود و تصويرهاي آينده زودتر به نمايش در مي‌آيد. دنياي دخترانه سفري است از رؤياهاي طلايي تا واقعيت لحظه‌هاي جدي زندگي.

براي دختران روزگار ما مهم است كه ديگران به استعداد و توانايي آنها احترام بگذارند و اجازه بدهند كه اين استعدادها به‌كار گرفته شود. آنها مي‌دانند كه قادر به ايفاي نقش‌هاي مهم‌تري هستند. آنها مي‌دانند كه نيمي از بار زندگي‌هاي فردا بر دوش آنهاست.





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر