معيارهائي جهت همسر گزيني

شريك زندگي خود را چگونه انتخاب كنيد.

ازدواج يكي از مهمترين حوادثي است كه در زندگي هر انسان رخ مي‌دهد. لذا داراي اهميتي در خور توجه است. نظر به اهميت ازدواج و تشكيل خانواده و تأثير آن در تداوم و استحكام خانواده، تربيت فرزندان، داشتن زندگي سالم توام با رضايت و خوشبختي و احساس موفقيت ضرورت دارد، دختران و پسران هنگام ازدواج ازخدمات مشاوره‌اي مناسبي بهره‌مند شوند و از اين طريق با اهداف وظايف، و حقوق يكديگر به خوبي آشنا شوند.

امروزه دختران و پسران جوان در آستانه ازدواج با بهره‌گيري از خدمات مشاوره ازدواج، مي‌توانند با گامهاي راسخ‌تر و آرامش و اطمينان بيشتري در راه پرپيچ و خم ازدواج و تشكيل خانواده گام نهند و در نهايت در اين امر مهم موفق باشند.

متأسفانه در جامعه ما در برخي موارد دختران و پسران بدون مطالعه و آگاهي كافي با برخورداري از احساس و ذوق منهاي دقت در ابعاد گوناگون اخلاقي، جسمي و رواني با يكديگر ازدواج مي‌كنند.

پس از ازدواج نيز به دلايل عدم آگاهي، به اين مشكلات دامن مي‌زنند. در اينجا توجه شما جوانان عزيز را به نكاتي چند جهت انتخاب همسر جلب مي‌كنيم.

1)نسبت به كل ماجرا واقع‌بين باشيد. تابع احساسات نگرديد و به شكل منطقي جوانب كار را بسنجيد. در تداوم يك ازدواج دوست‌داشتن و عشق اگر چه شرط لازم است ولي كافي نيست. پس به ساير مسايل مهم نيز بپردازيد. رويايي نينديشيد.

2) درباره دليل تمايل طرف مقابل به ازدواج با خودتان تحقيق به عمل آوريد. اگر اين تمايل بنا به مصالحی از قبيل پول و ثروت، شهرت، خروج از کشور و غيره است از آن صرف نظر کنيد.

3) شريك احتمالي زندگي خود را بشناسيد.در چارچوب آنچه در دين و فرهنگ مجاز مي‌باشد، قبل از تصميم‌گيري براي ازدواج شريك احتمالي زندگي خود را بيشتر بشناسيد. اين شناخت يا به واسطه رفت و آمد و پرسش‌هاي مستقيم حاصل مي‌گردد و يا از طريق ديگر آشنايان. توجه داشته باشيد دوستان فرد گاه برخي حقايق را پنهان مي‌كنند.

پس شايد بهتر باشد در بعضي مواقع بطور غيرمستقيم به پاسخ برسيد در مجموعه شما بايستي در مورد خلق و خو، افكار، عقايد، خواسته‌ها، عادات، ديدگاهها، حساسيت‌ها، نوع برخوردها، توانائيهاي ارتباطي و . شناخت پيدا كنيد. طرز برخورد فرد را در موقعيت‌هاي بحراني و در برابر ماديات بشناسيد.

4) اعتقادات و باورهاي مذهبي طرف مقابل را جويا شويد. عقايد و باورهاي همسر احتمالي خود را در مورد آئين و مذهب جويا شويد و ببينيد كه آيا برداشت شما از دين سازگار است يا خير. چرا كه اگر نقطه نظرات اين فرد براي شما قابل قبول نباشد احتمال وقوع مشكلات شديدي پيش‌بيني مي‌شود.مگر آنكه در اين زمينه انعطاف‌پذير باشيد و بتوانيد خود را در چارچوب نظرات او قرارداده و شيوه زندگي او را بپذيريد. پس به طرف مقابل اجازه دهيد به طور وضوح برداشت خود را از مذهب بگويد وانتظارات خود را در مورد شما بعنوان همسر، بيان نمايد.

5) برخوردهاي همسر احتمالي خود را در موقعيت‌هاي مختلف بررسي كنيد. هر چه بيشتر در شرايط متفاوت و متعددي همسر احتمالي خود را ملاقات كرده و مورد مشاهده قرار دهيد، نشانه‌هاي بيشتري از طرز برخورد او با مردم و موقعيت‌هاي مختلف در خواهيد يافت.

6) خواسته‌ها و انتظارات يكديگر را مورد مطالعه قرار دهيد. شما بايد بدانيد همسر آينده شما چه انتظاراتي از خودش و شما دارد. شما بايد در مورد مسايل مهم زندگي به توافق برسيد. بطور مثال شما بايد بدانيد:

? در چه شهر يا كشوري زندگي مشترك خود را آغاز خواهيد كرد.

? زندگي خود را با خانواده همسر آغاز خواهيد كرد يا بطور مستقل

? زمان بچه‌دار شدنتان حدوداً‌ چه مدت پس از ازدواج خواهد بود.

? نظر همسر احتمالي شما در مورد شغل و فعاليت‌هاي خارج از منزل چيست.

? نظر همسر احتمالي شما در مورد رابطه‌ها و معاشرت خانوادگي و دوستانه چيست.و ..

درباره خانواده فرد موردنظر تحقيق كنيد. خانواده فرد مورد نظر را بيشتر بشناسيد. با فرهنگ و

باورهاي آنها آشنا شويد رابطه فرد مذكور را با والدين خواهران و برادرانش جويا شويد. بررسي كنيد كه تعهد وي در قبال اين افراد چگونه است ودر آينده چه تعهداتي نسبت به آنها دارد وتأثير اين موضوع بر زندگي شما چگونه خواهد بود نسبت به احساس خانواده در مورد اين ازدواج واقف باشيد.

8) با خود واقعي‌تان مشورت كنيد به نداي دروني خود گوش فرا دهيد. از خود بپرسيد آيا اين فرد همان كسي است كه واقعاً به دنبالش بوده‌ام. آيا مي‌خواهم كه اين مرد يا زن، پدر يا مادر فرزند من باشد. اگر پاسخ صريحي نداريد دوباره بر روي موضوع تمركز كنيد و سعي كنيد پاسخي قاطع براي آن بيابيد چرا كه ازدواج يكي از بزرگترين و مهمترين مسايل زندگي شما است و آينده فرزندان شما را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد.

9) دلايل متناسبي براي ازدواجتان پيدا كنيد و خود تصميم گيرنده نهايي باشيد. هرگز تحت فشار
براي ازدواج متقاعد نشويد. تنها خوب بودن احساسات اطرافيان در مورد طرف مقابل كافي نيست،‌قلب و منطق شما نيز بايد در اين كار رضايت دهد. ضمن احترام به تجربه و عقايد اطرافيان به ويژه والدين و حفظ آداب و رسوم فرهنگي و مذهبي تسليم فشارهاي اطرافيان نشويد.

10) نسبت به سلامت جسماني و رواني طرف مقابل اطمينان حاصل كنيد به خاطر بسپاريد كه سلامت جسماني و رواني و عدم گرايش به مواد مخدر يكي از فاكتورهاي مهم در انتخاب همسر است. بنابراين پيش از تصميم‌گيري در مورد ازدواج در مورد نكات مذكور اطمينان حاصل كنيد. مسلماً شريكي وابسته به مواد مخدر و داراي بيماري خاص جسماني، آينده مبهمي را رقم مي‌زند.

11) توجه داشته باشيد كه با شريك احتمالي زندگي خود در مواردي مانند طبقه اجتماعي، سن، ميزان تحصيلات و توانائيهاي هوشي تناسب داشته باشيد. اين موارد را جدي بگيريد.

12) عجله نكنيد با توجه به اين كه بسياري از ازدواج‌ها به دليل دستپاچگي و عجله كردن در تصميم‌گيري در نهايت به شكست منتهي مي‌شود در تصميم خود براي قبول يك ازدواج عجله نداشته باشيد. حتماً در مورد فردي كه مي‌خواهيد عمري را با وي سپري كنيد، تحقيق كنيد. به شناخت برسيد و وقت بگذاريد صرفاً به دليل نااميد شدن از ازدواج تن به يك ازدواج نامناسب ندهيد و خود را به فهرست قربانيان ازدواج اضافه نكنيد.

13)از خداوند كمك و راهنمايي بگيريد:با ايمان و توکل به خدا از او بخواهيد تا در انتخاب صحيح
زندگي شما را ياري کرده و مسير مناسبي را پيش رويتان قرار دهيد.
چنانچه پس از مطالعه نكات
مذكور هنوز در تصميم‌گيري خود دچار ترديد هستيد مي‌توانيد به مشاورين حاضر در مراكز مشاوره رجوع كرده و با آنها مشورت نمائيد.

چگونه هيجانات شديد را كنترل كنيم؟

بيشتر مردم، در زندگيشان هيجانات شديد و غيرقابل كنترل را تجربه كرده‌اند. در چنين مواقعي، شخص بسيار مايل است شدت خشم، غم و اضطراب و نااميدي تحت كنترل او باشد. ممكن است شدت هيجانات بر رفتار و طرز برخورد فرد به گونه‌اي تأثير بگذارد كه موجب رنجش و ناراحتي خود و اطرافيانش شود. در چنين لحظاتي چگونه مي‌توان اين هيجانات را تحت كنترل درآورد؟

براي دست‌يابي به چنين توانايي به نكات زير بايد توجه فرمائيد.

1) از چگونگي تنفس خويش آگاه باشيد. سعي كنيد تنفسي آرام و عميق داشته باشيد. با اين عمل ساده به طور طبيعي مي‌توان ضربات قلب و فعاليت ذهن را آرام كرد. هر نوع انقباضي را در بدنتان به خصوص عضلات، شانه‌ها، گردن و فك را بررسي و تعديل كنيد.

2) سعي كنيد بر هيجانات خود مسلط شويد. هنگامي كه با ديگران هستيد زمان مساعدي براي ابراز هيجانات شديدتان نيست. بنابراين،از آنها پوزش بخواهيد و براي مدتي از آنها دور شويد. به آنها بگوييد كه احتياج به زماني داريد تا بر اعصابتان مسلط شويد و چند لحظه ديگر بر مي‌گرديد.

3) حتماً با افرادي دلسوز و مجرب ارتباط داشته باشيد و مشكلات خود را با آنها در ميان بگذاريد. چنين ارتباطي به شما كمك خواهد كرد تا در حس و رفتارتان تعادلي برقرار كنيد و احساس تنهايي و انزوا نكنيد.

4) روشي ديگر براي كنترل كرن هيجانات، ثبت آنها در دفترچه يادداشت روزانه است. تحقيق جديدي نشان داده است كه چنين روشي، تأثير قابل ملاحظه‌اي بر افرادي كه دچار حوادث شده بودند داشته است.

5) اگر موضوعي برايتان بسيار اهميت دارد آن را بي‌پرده با ديگران مطرح كنيد اما قبلاً در مورد آن موضوع و موقعيت خود خوب فكر كنيد. به ياد داشته باشيد 1كه تغيير در ارتباطات به مرور زمان رخ مي‌دهد و صحيح نيست كه اين تغيير براساس اصول غيرمنطقي و يا هيجانات زودگذر باشد.

6) با خودتان مهربان باشيد. سعي كنيد مرخصي كوتاهي داشته باشيد و فعاليت‌هاي مورد علاقه خود را انجام دهيد. در اين فاصله زماني، ذهن شما آرامش لازم را باز خواهد يافت. به عنوان مثال مدت كوتاهي در پارك راه برويد يا غذاي مورد علاقه خود را درست كنيد و يا كتاب مورد علاقه خويش را بخوانيد.

7) سعي كنيد براي مدت كوتاهي به موضوعي كه باعث آشفتگي شما شده است. فكر نكنيد. چرا كه در چنين شرايطي ذهن قدرت تصميم‌گيري صحيح را ندارد. تصور كنيد رنج و ناراحتي خود را درون جعبه‌اي داخل كمدتان گذاشته‌ايد، در زماني مناسب كه آرامش بيشتري داريد اين جعبه را از مكان خودبيرون آوريد و بطور صحيح راه حلي براي مشكل و ناراحتي‌تان پيدا كنيد.با انجام دادن فعاليت‌هاي فيزيكي از قبيل ورزش كردن كلاس رفتن و يا سخت كار كردن سعي نمائيد خود را خسته كنيد و توجه و تمركز خود را به كلاس، ورزش يا كار معطوف سازيد.

8) كارهاي هميشگي و امور روزمره خود را انجام دهيد. بدين گونه زندگي شما تحت كنترل خواهد بود. فراموش نكنيد كه سرانجام لحظات پر اضطراب و هيجان به پايان خواهد رسيد. شما قبلاً اين واقعيت را تجربه كرده‌ايد.

9) چنانچه مكرراً دچار احساسات و هيجانات شديد و ناراحت‌كننده مي‌شويد حتماً‌ با مشاوران مجرب مشورت كنيد و يا كتابهاي منتشر شده در اين زمينه را بخوانيد.

چگونه نه بگوئيم

همه شما بارها در موقعيت‌هايي قرار گرفته‌ايد كه گفتن كلمه نه برايتان دشوار بوده است. براي مثال دوستي مي‌خواسته كتاب خاصي را از شما قرض كند و شما مايل به آن كار نبوده‌ايد. فردي شما را به منزلش دعوت كرده و شما مايل به پذيرفتن دعوت او نبوده‌ايد اگر شما از آن دسته از افرادي هستيد كه به دفعات در مقابل چنين درخواستهايي تسليم شده و با آنها موافقت مي‌كنيد و دائماً از اين بابت احساس نارضايتي داريد ممكن است بخواهيد بدانيد كه چرا هنگامي كه نه گفتن راترجيح مي‌دهيد، "بله" مي‌گوئيد.

اين احتمال وجود دارد كه شما نگران از دست دادن ارتباطات مؤثر يا نگران وارد آمدن آسيبي به روابط باشيد.چه بسا از نه گفتن احساس گناه مي‌كنيد چون آموخته‌ايد براي اجتناب از آسيب وارد كردن به احساسات ديگران، از روي خواسته‌هاي خود دست بكشيد. بدين ترتيب ممكن است احساس كنيد با نفي آنها به دليل خود خواهي و خودمداري، انسان بدي هستيد زيرا به شما ياد داده شده كه بايد فداكار باشيد و خود را ناديده انگاريد. شما بيش از رضايت خودتان دلواپس و متوجه رضايت ديگران هستيد وقتي از شما تقاضايي مي‌شود ممكن است احساس كنيد مورد لطف و موهبت قرار گرفته‌ايد. اين امر سبب مي‌شود تا احساس مهم بودن كنيد و نگران آن باشيد كه در صورت مخالفت هرگز چنين تقاضايي از شما نشود اينها نمونه‌هايي از احساسات دست و پا گيري هستند كه مي‌توانند در آزادي عمل شما مداخله كنند.

چه راههاي، گفتن كلمه "نه" را آسانتر مي‌سازد؟

اولين كاري كه بايد انجام داد. تشخيص احساسات دست و پاگير يا باورهايي است كه در سر وجود دارند. براي مثال اگر دوستانتان مي‌خواهند كتابي از شما قرض بگيرند و يا شما را به ميهماني دعوت كنند با گفتن كلمه نه چه نتايج منفي را پيش‌بيني مي‌كنيد؟

به نظر مي‌رسد شما در ابتدا انتظار فاجعه آميزي از "نه گفتن" تشخيص داده‌ايد. براي مثال ممكن است به خودتان بگوئيد اگر پاسخ منفي بدهم چه بسا دوستم از اين كه آن كتاب را به او قرض نداده‌ام از من ناراحت بشود. ولي دوست شما به خاطر اين گونه مسايل ناراحت نيست او احتمالاً به خاطر آن كه كلمه نه را با صراحت به كار برده‌ايد، احترام بيشتري براي شما قائل خواهد شد.خود را ناديده انگاشتن سبب تحميل رفتارهاي ناخواسته‌اي است كه ديگران از شما مي‌خواهند و اين امر سبب مي‌شود آنها نسبت به ابراز درخواست غيرمنطقي خود تشويق شوند . پس از آنكه باورها و اعتقادات خود را به شيوه‌اي منطقي تر مرتب كرديد براي گفتن كلمه نه آمادگي پيدا مي‌كنيد و از اين امر احساس خوبي به شما دست خواهيد داد.

قدم بعدي گفتن كلمه "نه" به شيوه‌اي مستقيم به طرف مقابل است به گونه‌اي كه قاطعيت در صدا و رفتار موج بزند. براي آسانتر ساختن اين مرحله در موقعيت‌هايي كه خطر پايين وجود دارد گفتن پاسخهايي منفي را آغاز كنيد به خصوص زماني كه كاملاً‌ مطمئن هستيد، كه حق گفتن كلمه "نه" را داريد. با اين تمرين اطمينان به خود را تمرين خواهيد كرد و نيز توانايي گفتن كلمه نه را در موقعيت‌هاي مشكل‌تر به دست خواهيد آورد.

به طور معمول گفتن كلمه نه به برخي از افراد آسانتر از ديگران است احتمالاً اين افراد براي شما، دوستان نزديك غريبه‌ها و خانواده هستند وقوع يك موقعيت را پيش‌بيني كنيد و تمرين كنيد كه در آن موقعيت چه خواهيد گفت. گفتن كلمه نه را به طريقي مستقيم و صريح تمرين نمائيد نسبت به كليه رفتارها خود و لحن كلامتان به هنگام گفتن جمله منفي آگاه باشيد.در موقعيت‌هاي مشكل‌تري كه نسبت به ماهيت و چگونگي پاسخ خود مطمئن نيستيد با گفتن جمله‌اي "بايد درباره‌اش فكر كنم" به خود فرصت دهيد سپس احساسات خود را بررسي كنيد. ببينيد چه عقايد و انتظارات نامعقول شما را به گفتن "نه" وا مي‌دارد.

وقتي كلمه "نه" را به كار برديد و طرف مقابل همچنان برخواسته‌اش اصرار ورزيد و اولين كلمه نه شما را ناديده انگاشت بايد بر مخالفت خود پافشاري كنيد.

تشخيص اين امر مهم است كه در اين جا رفتار خود خواهانه سالم وجود دارد. شما حق داريد كلمه نه را بكار ببريد. از اين كار احساس خوبي داشته باشيد.

هر قدر به احساس شخصي و خواسته‌هاي خود توجه كنيد، از گفتن "بله" به ديگران احساس رضايتمندي بيشتري خواهيد كرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر