مادر و دختر

مادر و دختر

. در حقیقت ارتباط مادر با دختر از دوران طفولیت مادر شروع می شود. دوران طفولیت او تعیین کننده دوران طفولیت دخترش است. مادر به دختر آموزش می دهد که درباره خودش چه احساسی داشته باشد، چگونه با موقعیت های تنش زا روبرو شود، چگونه از زندگی اش لذت ببرد و چگونه بر ترس هایش غلبه کند. او به دخترش می آموزد چطور خانمانه رفتار کند، چطور لباس بپوشد. اهمیت اعتماد به خداوند را بداند و این که چطور روزی از دختر خودش مراقبت کند. مادر هر آن چه درباره زن بودن لازم است به دخترش آموزش می دهد. مادری می گوید پرورش دختر همانند رشد و پرورش گل است. شما تمام تلاشتان را می کنید. اگر کارتان را خوب انجام داده باشید، گلتان شکوفه می کند و سپس به سوی زندگی خودش می رود. همه مادران به طور غریزی این مسئله را می دانند. دوست داشتن دختری که بخشی از شماست، ارتباط مادر و دختر را به گونه ای خاص شکل می دهد. مادران عاشقان همیشگی دخترشان هستند. هیچ کس نمی تواند این موضوع را نادیده بگیرد. پنج عامل اصلی: مادرباش نه بهترین دوستش، اجازه بده با رویاهای خودش زندگی کند، او را وادار نکن با رویاهای تو زندگی کند، زنی قوی و با اعتماد به نفس باش، همسر خوبی باش، تو چگونگی ارتباط آینده اش را با مردان شکل می دهی، آگاه باش که هدف این نیست که برای همیشه مرکز زندگی اش باشی، او را به سوی زندگی مستقل سوق بده. اینها 5 عامل اصلی در ارتباط مادر و دختر می باشند. از همین الان شروع کن. مادری باش که همیشه می خواستی، منتظر نشو او هجده ساله شود. این حقیقت را بپذیر که او دختر کوچولوی باباست. از زمانی که در گهواره بود این را می دانست. ممکن است نتوانی تصور کنی که او را ترک کنی و به سر کار بروی. همه مادران چنین احساسی دارند. به خاطر داشته باش هر کاری او دلش می خواهد انجام شود. برای بهترین بخش زندگی اش کارهایی است که تو برایش انجام می دهی. اسامی عروسک ها و حیوانات پارچه ای اش را بدان. از او بخواه درباره آنها برایت داستان تعریف کند. خنداندن او اولین کارت خواهد بود. با او غلغلک بازی کن. بدان به عنوان مادر کارت این است که علت گریه اش را بدانی. ببین مشکلی وجود دارد یا تنها خواهان توجه توست. مردان هرگز این موضوع را درک نمی کنند. به او کمک کن نام و نام خانوادگی و نشانی خانه را حفظ کند. این بسیار مهمتر از یادگیری الفباست. گاهی به او اجازه بده خودش مسواک بزند و موهای پدرش را همان مدلی که دوست دارد شانه کند. برای فرستادن او به کلاس های موسیقی، شنا، ژیمناستیک و... از همین حالا پس انداز کن. هرگز کاری نکن که به عشق بدون قید و شرط تو به خودش شک کند. وقتی خودش از عهده انجام کارهایش برمی آید، دیگر آنها را برایش انجام نده، این کار به نفع هردوی شما خواهد بود. هر شب برایش کتاب بخوان. مهربان بودن بیش از حد لازم را به او آموزش بده. به او بگو می تواند هر شغلی دلش می خواهد برای آینده اش انتخاب کند. سپس او را برای این که می خواهد هنرپیشه، پزشک یا خانه باشد، سرزنش نکن. اگر با مادرت ارتباط خوبی نداشتی، نترس مبادا ارتباطت با دخترت همان طور باشد. هرچه باشد حالا تو اشتباهات آن رابطه را میدانی. اجازه بده بیفتد و سپس دوباره بلند شود. مانع پشرفت مهارت هایش نشو. فکر نکن اگر او سرکشی کند، گریه کند یا تو را متهم کند یعنی کارت را اشتباه انجام داده ای در حقیقت این علایم اغلب به معنی این است که داری کارت را درست انجام می دهی، برای زمان صرف شام احترام خاصی قایل شو. همه باید حضور داشته باشند و حرف همه شنیده شود. در تعریف و تمجید از او زیاده روی نکن. تنها در شرایط لازم او را تشویق کن در غیر این صورت تشویق و تمجید معنایش را برای او از دست می دهد. با هم به گردش و تفریح بروید، حتی اگر حیاط پشتی خانه باشد. به محض ورود به مدرسه درباره خطرات سیگار خواهد شنید. اما او نیاز دارد آنها را از تو هم بشنود. اجازه بده صورتش را با لوازم آرایش تو آرایش کند. گوشواره هایت را به گوش کند و با کفش های پاشنه بلندت راه برود. ما به او یادآوری کن که نباید بیرون از خانه آرایش کند تا زمانی که به او اجازه این کار را بدهی. از همان ابتدا آداب معاشرت را به او آموزش بده و آنها را اجرا کن حتی وقتی که سیزده ساله است. وقتی از خانه دور هستی یا به مسافرت می روی به او تلفن کن. به او آموزش بده هر روز صبح با دیدی جدید به دنیا بنگرد. اجازه بده با کامپیوترت بازی کند به این ترتیب هرگز دزدکی به سراغ آن نخواهد رفت. به او آموزش بده پس از اتمام تکالیف یا بازی وسایلش را سر جای خودش بگذارد. گاهی اوقات او را با خودت به سر کار ببر. به این ترتیب او می بیند که چه می کنی. اجازه بده کمکت کند. با این کار احساس مهم بودن می کند. به ذهن بسپار که او همیشه تو را زیر نظر دارد. او می بیند با خانواده ات چطور رفتار می کنی و چطور با مشکلات زندگی روبه رو می شود. هرگز او را وادار نکن بابت خشم تو احساس مسئولیت کند، مگر این که واقعا خودش مسئول آن باشد. این اصل را پایه گذاری کن، گریه و زاری ممنوع. توجه داشته باش یکی از مهمترین وظایف تو کمک به او برای کسب احساس هویتش است. باید به او احساس هویت بدهی. به یاد داشته باشد وقتی او اعتماد می کند که مادرش در مواقع بحرانی کمکش خواهد کرد، بهتر خواهد توانست از خودش حمالت کند. به او آموزش بده غلو نکند و گزافه گویی نکند. به او بگو اگرچه ممکن است گاهی با هم توافق نداشته باشید یا دعوا کنید، همیشه دوستش خواهی داشت. از هر لحظه بودن او در کنارت لذت ببر. ساع دارد تیک تاک می کند، زمان سپری می شود، به او کمی آزادی بده، منتهی بهای شکست خوردنش خیلی زیاد نیست. اجازه بده از اشتباهاتش درس بگیرد. به او کمک کن نقاط قوتش را بشناسد و نقاط ضعفش را تقویت کند. از ابتدا رعایت این سه اصل را برایش مشخص کن: چشم غره نمی رود، در را نمی کوبد، احترام متقابل را رعایت می کند. درک کن که برای دختران استقلال معمولا با موهایشان شروع می شود. از خودت بپرس واقعا چقدر مهم است که موهایش چه مدلی باشد. مطمئن شو او و پدرش زمانی را با یکدیگر سپری می کنند. آنها به هم نیاز دارند. تشویقش کن در برابر زورگویی و تهدیدات هم سالانش ایستادگی کند. این کار را از سال های اولیه شروع کن. به او آموزش بده بداند. تنها چیزی که مانع انجام کاری می شود، ترس از این است که نتواند آن را به خوبی انجام دهد. تشویقش کن هر روز یک عمل خوب و پسندیده انجام بدهد. سعی کن شکاف بین نسل ها را به درستی درک کنی.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر